هنجارگریزی در شعر نیما یوشیج
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- author مریم سیوندی پور
- adviser علی اکبر افراسیاب پور
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1390
abstract
در ادبیات، پیام های بسیاری وجود دارد که قواعد نحوی یا کلامی، یعنی قواعد ترکیب و هم نشینی واژگان یا ساخت ها را در زبان مخدوش می سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی می سازد. به ویژه در حوزه ی معنا، تخطی از قواعد و هنجارهای معنایی زبان، محتوای جدیدی را به ذهن شنونده یا خواننده القا می کند. زبان ادبی معمولا به طور آگاهانه و عمدی ، فراتر از هر قاعده-ای می رود و به این اعتبار شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان، خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی شمار. فرا هنجاری دستوری، هنجار گریزی، نحو ستیزی، کژتابی، عدول از هنجار، برجسته سازی و... اصطلاحاتی است که طی چند دهه ی اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی، راه یافته است. پژوهش حاضر نگاهی دارد به انواع هنجارگریزیها در شعر نیمایوشیج، و بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارائه ی نمونه ها و مصداق های عینی از این شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی - تحلیلی به نمایش گذارد، اما قبل از آن در ابتدای رساله به بررسی زندگی و آثار نیما و ویژگی های شعر و هنر او پرداخته شده و همچنین سبک شعری وی، یادآوری شده و نیز موارد خاص زبانی او در اشعارش ذکر گردیده است. قبل از توضیح انواع هنجارگریزیها، نگاهی گذرا صورت گرفته است به ویژگی های شعر نو و فرمالیسم روسی و صورت گرایی. بعد از توضیح انواع هنجارگریزی، اشاره ای به 23 شعر منتخب نیما یوشیج شده و این اشعار از لحاظ دارا بودن انواع هنجارگریزی ها مورد بررسی قرار گرفته است و با آوردن نمودار بسامد وقوع هر یک از این انواع و نیز نمودار درصد آن، این رساله به اتمام رسیده است.
similar resources
آشنایی زدایی و هنجارگریزی در شعر نیما یوشیج
«آشنایی زدایی» یکی از اصطلاحات ادبی است که اول بار در مکتب صورت گرایانِ (فرمالیست- های) روس مطرح شد. بنا بر این نظریه، وظیف? شاعر و یا هنرمند این است که با غریبه ساختن مفاهیم آشنا و افزودن بر دشواری، مدت زمان درک خواننده را طولانی تر کرده و لحظ? ادراک را به تعویق بیندازد، بدین سان باعث ایجاد لذت و ذوق ادبی گردد «آشنایی زدایی» یکی از وجوه رستاخیز کلمات در محور زبان شناسی است. بدین معنی که کلمات...
15 صفحه اولکنایه در شعر نیما یوشیج
کنایه، یکی از شگردهای بیان غیر مستقیم و تصویرساز هنری و از عناصر چهارگانۀ فنّ بیان است که از نظر لفظ و معنای ظاهری، در محور همنشینی و از نظر معنای پوشیده و دور، در محور جانشینی کلام قرار دارد. در حقیقت اوج غرابت و زیبایی واقعی هر کنایه، همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استعمال بیش از حد، در شمار کنایه های قاموسی درآمده اند و معنایی تثبیت شده و مشخّص دارند. در ش...
full textنگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما
پیامهای بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش میسازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی میسازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی، از هر قاعدهای فراتر میرود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بیشمار. از طریق هنجارگریزی درمییابیم، شاعر با استفاد...
full textشهر و روستا در شعر نیما یوشیج و بدر شاکرالسّیّاب
در دوران معاصر، عصر مدرنیته و پیچیدگیهای زندگی شهری، شاعران بهویژه آنان که از روستا مهاجرت کردهاند نگاهی متمایز به شهر و سکونت در آن داشتهاند. نیما یوشیج و بدر شاکر السّیاب دو شاعر بزرگ نوگرای معاصر ایران و عراق نیز از آن جملهاند. شباهتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای دو شاعر مذکور در آن دوره و نیز شرایط مشابه زیستی، سبب ایجاد شباهتهای بسیاری در سرودههای این دو بوده است. این پژوهش برآ...
full textبررسی تطبیقی اسطوره در شعر صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج
مقایسه ادبیات دو ملت که از نظر زبان و فرهنگ و مسایل اجتماعی و ... با هم تفاوت دارند به کشف مشترکات و تفاوتهای بین دو ملت میانجامد و همین باعث میشود ما دریابیم که دو شاعر علیرغم تفاوت زبان و فرهنگ و اجتماعشان تا چه میزان در محتوا و مشترکات روحی شبیه هستند. در راستای این نگرش، اسطوره پردازی و استفاده از نماد در شعر دو شاعر تازی و پارسی- صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج- مورد بر...
full textنگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما
پیامهای بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش میسازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی میسازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی، از هر قاعدهای فراتر میرود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بیشمار. از طریق هنجارگریزی درمییابیم، شاعر با استفاد...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023